جدول جو
جدول جو

معنی کحلی روز - جستجوی لغت در جدول جو

کحلی روز(کُ)
روز تاریک. روز تیره، کنایه از تاریکی شب باشد. (برهان) (آنندراج). کحلی شب. (از برهان) (از آنندراج). کحلی پرند. تاریکی شب. (ناظم الاطباء). رجوع به کحلی شب شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کُ رَ)
به رنگ سرمه. سرمه ای. کبود. نیلگون. نیلفام:
صدف آن محیط کحلی رنگ
چون درآمود در لگام نهنگ.
نظامی
لغت نامه دهخدا
سرمه ای پوش. که جامۀ سرمه ای پوشد. سیاه پوش:
فلک را کرد کحلی پوش پروین
موصل کرد نیلوفر به نسرین.
نظامی.
حلقه داران چرخ کحلی پوش
در ره بند گیش حلقه بگوش.
نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 8)
لغت نامه دهخدا